شیشتو   /ʃiʃto/

  (شِیش-تُو)

  ف۔ل۔ ,     vi

  نشستن، جلوس نمودن؛ کنایه از زندگی نمودن، در جای ساکن بودن۔

sit; reside

مثال

بلے تاله نَشی تاله نَمی یه شِشتونِ بلے تاله غرِیبی یه

Don't sit on lawn, which is humid only poor people sit in humid place. (poem)




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!